یکی از مشکلاتی که خیلی وقتها باهاش درگیر بودهام، ایدهآلگرایی است. این اواخر احساس میکنم که ایدهألگراییم داره همراه با سنم زیاد میشه. جدیدا هر فیلمی که میبینم به نظرم مزخرف میرسه. خیلی از مقالات رو که میخونم به نظرم بیسر و ته و به درد نخور میان. وبلاگم هم از این قاعده مستثنا نیست و داره تو ذوقم میزنه. به نظر میرسه خسته شدهام. خسته از این زندگی غیر ایدهآل.
احساس میکنم زندگی کردنم مثل اون خری شده که سوارکارش یک هویج رو با چوب جلوی دهنش آویزون کرده و خره هی میدوه تا به هویج برسه، ولی هویجی در کار نیست. در دنیای ما هم ایدهآلی در کار نیست، اما علاقه بهش در وجود ما گذاشته شده و اون خری که سریعتر میدوه و بیشتر تلاش میکنه تا بهش برسه فقط خودش رو بیشتر خسته میکنه.
جمعه، مرداد ۱۹، ۱۳۸۶
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۶ نظر:
جانا سخن از زبان ما میگویی.
فیلم که مدتهاست صدام در اومده. فیلم عالی مدتهاست ندیدم. حتی
The Simpsons
که کلی سرش خندیدم را خیلی دوست نداشتم.
وبلاگم هم که تقریبا تو فاز تعطیله! به نظرم وقت تلف کردنه. یکی دوتا پست دیگه فکر کنم آروم آروم جمعش کنم...
باور كن اگه اين يه مشكل رو بتونم واسه خودم حل كنم، يا بهتر بگم ايجاد نكنم، همه چي خيلي قشنگ تر ميشه! اما فكرهاي شيطاني واسه اينجا نكني ها!! دعوا ميشه:D
بنظرم ايده آل گرايي يه جور ماده تخريب كننده هستش
من هم كم وبيش باهاش درگيرم اما خيلي وقته اجازه ندادم كه پيشرفت كنه
گرچه همين الانش هم مثل يه بيماري پيشرفته مي مونه اما در همين حد فعلا نگهش داشتم اگه بتونم يواش يواش كمش هم ميكنم
اگه واقع گرا بشيم بهتره يه جورايي
حالا دیگه ما شدیم خر؟ دست شما درد نکنه! اینا که گفتی که همه وصف حال ما بود
هوشنگ مرادي کرماني:
اگر ميخواستيد اينجنين نباشيد بس چرا شکاک شديد؟
البته سليقه غير معمول داشتن واقعا ايدهآل گرايي نيست. ايده آل گرا به هيچ چيز رضايت نميدهد. کون لقش.يک راه حل براي ايد درد وجود دارد. آن چه را ميپسنديد چند بار ببينيد يا بخوانيد. هر وقت از اين کار خسته شديد بدانيد ايدهال گرا شدهايد.
سلام
این با افزایش سن نیست که توقع شما رو زیاد کرده از خودت بلکه آدم ها خودشون انقدر تلاش تو پیشرفت می کنن گاهی اوقات تنبل میشند بعد حالشون از خودشون بهم می خوره این میشه که یه همچی پستی نوشته میشه، یکم از همه چی خارج باش دوری کن بعدش دوباره از نو شروع کن!
ارسال یک نظر