یکشنبه، اردیبهشت ۳۱، ۱۳۸۵

ختم کلام

فکر می کنم بیشتر از این در مورد دین و اثبات یا رد حقانیتش ننویسم و دلیل اصلی اش هم اینه که مطمئن شدم بیشتر شبهات و پرسشهام پاسخی ندارند یا حداقل بگم پاسخی که من رو قانع کنه براشون وجود نداره.
چند وقتی تو تفاسیر مختلف مثل المیزان و نمونه دنبال پاسخ گشتم و پیدا نکردم. با یه عده ای از دوستانم به بحث رو در رو پرداختم و پاسخی یافت نشد و در نهایت بیشتر بحث ها آخر سر به اینجا ختم می شد که ما عقلمون به این چیزا نمی رسه یا اگه کسی می خواست این جمله کلیشه ای رو نگه می گفت نگاه ما به این دنیا رو نمی شه با نگاه خالق به این دنیا مقایسه کرد و من هم در پاسخ می گفتم که برای ما که معجزه نیامد پس حداقل باید دین طوری می بود که از نظر منطقی با منطق بشر سازگار باشه و گرنه هیچ راه اثباتی برای حقانیتش وجود نداره. به هر حال... بعد از نا امیدی از بحث با دوستان و بعد از یک مدت نسبتا طولانی این وبلاگ رو راه انداختم تا شاید مخاطبان بیشتری داشته باشم. خوشحالم که دوستان خوبی از این طریق پیدا کردم و نظرات کمی متفاوت از قبل شنیدم ولی باز هم قانع کننده نبود و فکر می کنم که بحث کردن بیشتر تا وقتی مشکلات اصلی که مطرح کردم حل نشه، فایده ای نخواهد داشت. به همین دلیل بحث بیشتر رو ادامه نمی دهم.
در نهایت باید از بیندیش عزیز که من رو در بحث ها همیشه همراهی کرد و نظراتش متفاوت و دیدگاهش قابل تامله تشکر کنم.