دیشب مادرم از ایران سراسیمه تلفن کرد و بهم میگفت که تو تظاهرات شرکت نکنم و با این کارا کاری نداشته باشم!
اولش فکر کردم که لابد تو آمریکا داره انقلاب میشه!! پرسیدم کدوم تظاهرات. گفت همین تظاهراتی که واسه تیزر کردن اون پسر ایرانی (مصطفی) برگزار شده. گفتم که خبر آنچنانی نبوده. یک عده از بچههای دانشگاه تو خود دانشگاه جمع شده بودند. تعجب کرد. ظاهرا تلویزیون ج.ا. کلی شلوغش کرده بود.
میدونید، بعد از ۱۰-۱۵ سال که از خوندن قضایای حد و مشتق میگذره، تازه مفهوم این که مقدار چیزی به سمت بینهایت میل کنه، داره برام جا میافته! وقاحت این آخوندها و ج.ا. واقعا به سمت بینهایت میل میکنه.
همین حکومت تو مملکت خودمون بدون دلیل موجه و به صورت غیرقانونی اومد تو دانشگاه و دانشگاه رو به خاک و خون کشید و صدها نفر رو به بدترین وضع کتک زد و حتی یکی از دانشجوها رو کشت، تازه وکلای پرونده رو هم زندانی کرد. شاهد زندهاش هم احمد باطبی که هنوز تو زندانه. اون وقت واسه این که یک دانشجوی ایرانی-آمریکایی رو پلیس تیزر کرده و یک شب تو بازداشت نگه داشته این همه شلوغ میکنه.
احتمالا همه ما باید از حکومت ممنون باشیم که حمایتهای بیدریغش رو همیشه نثار دانشجوها کرده و حتی این ور دنیا ما رو بینصیب نمیذاره!
شنبه، آبان ۱۳، ۱۳۸۵
کاپیتالیزم
چند روز پیش با یکی از دوستان در ایران صحبت میکردم. میگفت که دولت یک طرحی داره که سهام شرکتهای دولتی رو با قیمت خیلی پایین به آدمهای کم درآمد واگذار کنه. میگفت که این طرح عملا به واگذاری سهام شرکتهای دولتی به آدمهای پرآمد تبدیل خواهد شد، چرا که کسی که محتاج نون شبش-ه، به پول احتیاج داره نه سهام. در نتیجه سهامش رو با قیمت پایینی میفروشه و این پولدارها هستند که صاحبان نهایی این سهامها خواهند شد. حرفش البته منطقی هم هست.
من هم حرفش رو تایید کردم و گفتم اصولا در اقتصاد، کاپیتالیزم سیستمی-ه که کار میکنه. همچین که این حرف از دهن من در اومد یک دفعه انگار که خشکش زده باشه، چند لحظه هیچ چیزی نگفت و بعد هم کلا بحث رو عوض کرد. به وضوح میشد فهمید که بهش برخورده و ناراحت شده. قبلا هم یک مورد مشابه برام پیش اومده بود.
نمیدونم چرا وقتی یک کسی از ایران خارج میشه (به خصوص اگه بره آمریکا) حسابی میره زیر ذرهبین و همه دوست دارند که تغییراتش رو با دقت بررسی کنند و سریع بگن که طرف گذشتش رو فراموش کرده و آمریکایی شده و این حرفا.
اول این که من فقط گفتم کاپیتالیزم یک سیستم اقتصادی-ه که کار میکنه. این به این معنی نیست که من طرفدارشم. مثلا اگه من بگم سوسک یک موجودی که تو چاه فاضلاب خوب رشد میکنه، این به معنی طرفداری از سوسک نیست!
دوم این که همه آدمها به مرور زمان عوض میشن. تقریبا هیچ کدوم از ماها همون آدمی نیستیم که از دبیرستان دراومدیم و حتی همون آدم پارسالی نیستیم. طرز فکرمون، بعضی از هدفهامون (شایدم بیشترشون) به مرور زمان عوض میشه و این رو نمیشه انکار کرد. این عوض شدن طبیعتا شامل حال کسانی که میرن خارج از کشور هم میشه. پس لطفا از تغییر کردن این آدمها این قدر متعجب نشید و ضمنا این قدر موشکافانه به رفتارشون نگاه نکنید و دنبال موردی که بشه بهشون اتهام زد نباشید.
من نمیفهمم کجای این فرهنگ ما خرابه که رفتارهای اجتماعی ما این قدر مشکل داره!
من هم حرفش رو تایید کردم و گفتم اصولا در اقتصاد، کاپیتالیزم سیستمی-ه که کار میکنه. همچین که این حرف از دهن من در اومد یک دفعه انگار که خشکش زده باشه، چند لحظه هیچ چیزی نگفت و بعد هم کلا بحث رو عوض کرد. به وضوح میشد فهمید که بهش برخورده و ناراحت شده. قبلا هم یک مورد مشابه برام پیش اومده بود.
نمیدونم چرا وقتی یک کسی از ایران خارج میشه (به خصوص اگه بره آمریکا) حسابی میره زیر ذرهبین و همه دوست دارند که تغییراتش رو با دقت بررسی کنند و سریع بگن که طرف گذشتش رو فراموش کرده و آمریکایی شده و این حرفا.
اول این که من فقط گفتم کاپیتالیزم یک سیستم اقتصادی-ه که کار میکنه. این به این معنی نیست که من طرفدارشم. مثلا اگه من بگم سوسک یک موجودی که تو چاه فاضلاب خوب رشد میکنه، این به معنی طرفداری از سوسک نیست!
دوم این که همه آدمها به مرور زمان عوض میشن. تقریبا هیچ کدوم از ماها همون آدمی نیستیم که از دبیرستان دراومدیم و حتی همون آدم پارسالی نیستیم. طرز فکرمون، بعضی از هدفهامون (شایدم بیشترشون) به مرور زمان عوض میشه و این رو نمیشه انکار کرد. این عوض شدن طبیعتا شامل حال کسانی که میرن خارج از کشور هم میشه. پس لطفا از تغییر کردن این آدمها این قدر متعجب نشید و ضمنا این قدر موشکافانه به رفتارشون نگاه نکنید و دنبال موردی که بشه بهشون اتهام زد نباشید.
من نمیفهمم کجای این فرهنگ ما خرابه که رفتارهای اجتماعی ما این قدر مشکل داره!
اشتراک در:
پستها (Atom)