شنبه، مهر ۲۹، ۱۳۸۵

سانسور یا بحران؟

۱- احتمالا این خبر رو شنیدید که دولت فعلا واگذاری سرویس اینترنت پرسرعت (بالای ۱۲۸ کیلوبیت در ثانیه) رو ممنوع اعلام کرده.
اگر چه بیشترین تحلیل‌ها در مورد این مساله اینه که دولت می‌خواد با این کار از دسترسی مردم به اخبار و اطلاعات جلوگیری کنه،‌ ولی من فکر می‌کنم قضیه چیز دیگریست. یک دلیل ساده که فکر می‌کنم مساله سانسور کردن نباید باشه اینه که دسترسی به قسمت اعظم اخبار و اطلاعات احتیاج به اینترنت پرسرعت نداره و با سرویس عادی Dial-up هم می‌شه اخبار رو خوند.
و اما اصل ماجرا این جاست که به دنبال تحریم‌های کره شمالی، سرویس اینترنت این کشور توسط مجامع بین‌المللی قطع شد و ایران هم داره خودش رو برای تحریم‌های مشابه آماده می‌کنه.
عمده سرویس اینترنت ایران توسط چند (حدود ۱۰) فیبرنوری تامین می‌شه. دولت ایران امیدواره که بعد از اعمال تحریم‌های مشابه بتونه یکی دو تا از این فیبرها رو برقرار نگه داره و شاید بتونه بقیه سرویس رو از طریق ماهواره تامین کنه، تا بتونه از قطع کامل سرویس اینترنت در ایران جلوگیری کنه.
در اون شرایط که پهنای باند کشور محدود می‌شه طبیعتا امکان واگذاری سرویس پرسرعت وجود نداره و عملا این محدود کردن سرعت اینترنت به نوعی بیان‌گر جیره‌بندی شدن سرویس از همین الآن و آماده‌سازی کشور برای ورود به شرایط بحرانیه.

امیدوارم که بخیر بگذره...

۲- به دنبال شاهکارهای متعدد ا.ن. شاهکار جدیدی هم ارائه شد: واگذاری دبیرستان البرز به دانشگاه امیرکبیر!
دبیرستان البرز به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و مشهورترین واحدهای آموزشی ایران جنبه تاریخی داره و از بین بردنش به معنی از بین بردن اسناد و آثار تاریخی کشوره. درست یا غلط بودنِ از بین بردنِ آثار تاریخی هم اون قدر واضحه که تو هیچ کشوری (غیر از افغانستان در زمان طالبان) هیچ کس راجع بهش فکر هم نمی‌کنه! من نمی‌فهمم این آدم چرا حتی چیزی به این سادگی رو متوجه نمی‌شه.
با حالی که مدت زیادیه که کاملا قانع شدم که ا.ن. بسیار کوتاه فکره و قدرت تحلیل ساده‌ترین چیزها رو نداره، ولی از اونجا که درجه حماقت دستوراتش همین طور داره افزایش پیدا می‌کنه، من همچنان از دستوراتش متعجب می‌شم.
احتمالا تا قبل از پایان ریاست جمهوریش دستور می‌ده که تخت جمشید رو خراب کنند و به جاش حوزه علمیه بسازند!

پ.ن. لطفا برای جلوگیری از واگذاری البرز این طومار رو امضا کنید:
http://www.petitiononline.com/myalborz/petition.html

سه‌شنبه، مهر ۱۸، ۱۳۸۵

خریدن جهنم

چند قرن پیش کلیسا اقدام به فروختن زمین بهشت می‌کنه. یعنی شما می‌تونستی بری پول بدی و یک مقدار زمین بهشت رو بخری و حتی سند هم براش بگیری! طبیعیه که احتمالا قیمت درجات بالای بهشت گرون‌تر بوده و رقابت برای خریدن جاهای بهتر هم وجود داشته و .... این وسط یک آدم زرنگی که با کلیسا مشکل داشته می‌ره و با کلیسا وارد مذاکره می‌شه که جهنم رو بخره. واضحه که جهنم اصلا طرفدار نداشته و مجانی هم می‌دادی کسی نمی‌خواسته. این جوری می‌شه که این طرف با یک قیمت خیلی پایینی کل جهنم رو می‌خره!
فردا طرف همه جا اعلام می‌کنه که کل جهنم رو خریده و براش سند هم گرفته و هیچ کس رو تو جهنم راه نخواهد داد! در نتیجه همه بالاجبار باید برند بهشت، چه تو بهشت زمین خریده باشند یا نخریده باشند و یا حتی چه در این دنیا کار خوب کرده باشند یا نه.

خریدن جهنم سودی برای این طرف نداشته، ولی دست یه مشت شارلاتان رو کوتاه و از کلاه سر مردم گذاشتن جلوگیری کرده. تو زندگی موقعیت‌های این چنینی کم نیست. یکی از خصوصیت‌های مهم این موقعیت‌ها فاصله زیادشون با شرایط ایده‌آله به طوری که شرایط مطلوب بلافاصله بعد از برطرف شدن اونها به وجود نخواهد اومد. پس در چنین اوضاعی باید ایده‌آل گرایی رو کنار گذاشت، حداکثر هوش و استعداد رو به کار گرفت و از پیشرفت‌های تدریجی استقبال کرد و بهشون دل‌گرم بود. یکی از همین موقعیت‌ها به زودی برای ما در انتخابات اتفاق خواهد افتاد.

طبیعتا یکی از گزینه‌های موجود که ممکنه خیلی از ماها بهش فکر کنیم رای ندادنه. به نظر من رای ندادن مثل این می‌مونه که در شرایطی که بهشت رو می‌فروختن شما چیزی نمی‌خریدید و فوقش تو دل خودتون به حماقت اونایی که می‌خریدند می‌خندید و به کلیسا فحش می‌دادید. ولی راه بهتری هم بوده که پیدا کردنش احتیاج به یک مقدار ریزبینی و تفکر بیشتر داشته.

از دلایل اصلی که ممکنه باعث بشه به رای ندادن فکر کنیم، عدم وجود کاندیداهای ایده‌آل یا حداقل مورد علاقه ماست. به نظر من در این چنین شرایطی به جای انتخاب ایده‌آل‌ها، باید به دنبال حذف مخالفین باشیم. برای اطمینان از حذف مخالفین هم باید کاندیداهایی رو انتخاب کنیم که احتمال رای آوردنشون خیلی کم نیست. یعنی اگه اولویت اول ما تو انتخابات شانسی نداره، به اولویت‌های دوم و سوم که شانسشون بیشتره باید رای داد. اگه بخوام یک مثال بزنم می‌تونم به انتخابات ریاست جمهوری قبلی اشاره کنم. اگه اونایی که به معین رای دادند، به کروبی رای داده بودند، اگر چه کاندیدای مورد علاقه‌اشون انتخاب نمی‌شد ولی حداقل احمدی‌نژاد هم رئیس جمهور نمی‌شد و اوضاع به وخامت الآن نبود.

امیدوارم که همگی بیشتر فکر کنیم و حرکت‌های موج‌گونه و هیجان‌انگیز رو کنار بذاریم تا بلکه نتایج انتخابات احساس یک قدم کوچیک به جلو رو برامون به همراه داشته باشه.