دوشنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۶

استاندارد

دنیایی که ما توش زندگی می‌کنیم یک دنیای مصنوعیه. مصنوعی به معنی ساختگی و به این معنی که از طبیعت فاصله گرفته. فاصله گرفتن از طبیعت عمدتا برای ایجاد شرایط بهتر زندگی و دفع خطرات طبیعی بوده، اما تجربیات و آزمایش‌های اخیر حاکی از به وجود آمدن خطرات متنوعیه. خطراتی که ساخته‌های دست بشر برای بشر ایجاد کرده. این همه مواد مصنوعی که ما هر روز باهاشون سر و کار داریم و حتی اون‌ها رو به عنوان غذا مصرف می‌کنیم به شدت سلامتی ما رو تهدید می‌کنه.



اون چه که بیشتر باعث آزردگی خاطر و نگرانی من می‌شه، عدم توجه به این خطرات در کشور ماست. تا وقتی که در ایران زندگی می‌کردم تقریبا از هیچ کدام از مشکلاتی که در زیر لیست می‌کنم خبر نداشتم و خدا می‌دونه که چه بلاهایی ممکنه بعدها به خاطر همین بی‌اطلاعی سرم بیاد.

- گرم کردن غذا در ظرف پلاستیکی در مایکروویو سرطان زاست.
- رنگ دیوار خانه نباید حاوی سرب باشه. سرب سرطان زاست.
- آزبست و مشتقاتش مثل پشم شیشه که برای عایق‌بندی استفاده می‌شه بسیار بسیار خطرناکه و استفاده ازش سالهاست که در آمریکا ممنوعه.
- .لوله کشی آب ساختمان احتمال نشت سرب در آب رو افزایش می‌ده. به همین دلیل نباید از آب گرم برای مصرف خوراکی استفاده کرد. آب سرد رو هم در صورتی که شیر آب مدت زیادی بسته بوده (مثلا در طول شب) باید مدتی بازگذاشت تا آبی که ساکن مونده بره و بعد استفاده کرد. جدیدا هم استفاده از لوله‌های پلاستیکی در منازل داره افزایش پیدا می‌کنه. حالا چند سال دیگه می‌شنویم که اون هم یک مشکل جدید ایجاد می‌کنه!
- قوطی‌های فلزی که برای بسته‌بندی مواد غذایی استفاده می‌شه، احتمال نشت فلزات در مواد غذایی رو زیاد می‌کنه. این موضوع به خصوص در مورد نشت سرب خطرناکه. این رو که می‌شنوم یاد پیت‌های حلبی که برای بسته‌بندی روغن و پنیر در ایران استفاده می‌شه می‌افتم.

اینا فقط چند نمونه از مواردی بود که روش تاکید زیادی می‌شه. امیدوارم که در کشور ما هم با افزایش استانداردهای زندگی کمی به این جور موارد توجه بشه.

۱۲ نظر:

chapkook گفت...

هيچ گدايي که توي آشغال‌ها مي‌گرده تا چيزي براي خوردن پيدا کنه براي خوردن ته مونده غذاي ديگران به اين فکر نمي‌کنه که بايد دستش رو بشوره.احساس من اينه که ما الان يه مقداري اينطوريه شرايطمون. مسئله ديگه‌اي هم هست همه جاي دنيا وقتي عوارض ناشي از زندگي ماشيني انقدر زياد شد که ديگه قابل چشم پوشي نبود و مهمتر از اون هزينه‌هاي سنگين درماني رو به جامعه تحميل کرد تازه جامعه يادش ميفته بايد به يه چيزهايي هم توجه کنه . ما هنوز به قدر کافي بها نپرداختيم شايد.

ناشناس گفت...

شکاک جون؛ یه مساله اینه که اینجا جان آدمی واقعا و بی هیچ گزافه گویی٬ کم ارزشه. برخورد حکومتهای ما با جان مردم تو طول تاریخ مردم رو هم نسبت به جونشون بی تفاوت کرده و به نظرم یکی از دلایل این که جهان سومی وجود داره که مشتری دائم مرگ و کشتار از سوی دنیای قدرتمندتره٬ همینه. به هر حال تو ایران کسی زیاد به مثلا ابتلا و عدم ابتلا به سرطان فکر نمیکنه چون افراد زیادی وجود ندارند که از زنده بودنشون لذت ببرن.

شکاک گفت...

آتوسای عزیز
قسمت اول حرفت شاید درست باشه، ولی به نظر من جامعه یک سیستم یکپارچه است که همه چیزش باید با هم پیشرفت کنه. نمی‌شه گفت که ما اول اوضاع اقتصادی رو درست کنیم بعد به فکر بهداشت و سلامتی مردم باشیم.
در مورد قسمت دوم چندان باهات موافق نیستم. زندگی ما در ایران چندان کمتر از آمریکا ماشینی نیست. ضمن این که هزینه‌های درمانی در ایران نسبت به درآمد مردم و درآمد کل کشور کم نیست. به علاوه فقط بحث هزینه نیست. این وسط جان آدم‌ها هم مطرحه. من حقیقتا فکر می‌کنم همون طور که غضنفر گفت در کشور ما جان آدم‌ها بی‌ارزشه.

ناشناس گفت...

حالا صرف نظر از ایران و غیر ایرانش کلیت این قضیه که بسیاری از محصولات مصنوعی مشکل سازن خودش جای فکر داره. ما موجوداتی هستیم که در طول میلیونها سال خودمون را برای یه شرایط خاص زندگی تطبیق دادیم و بعد در طول 200 سال این شرایط را به شدت عوض کردیم. حتی گوجه ای که میخریم کلی دستکاری شده و ژنهای حیوانی داره (که طول عمرش قبل از فساد زیاد شه). مرغی که میخوریم با هورمون رشد کرده و ...

البته جای نگرانی هست. ولی گاهی فکر میکنم اگه اینکارها را نمیکردیم چطوری 7 میلیارد آدم را سیر میکردیم. چطوری هزینه زندگی متوسط را پایین میورودیم که عمده افراد بتونن افورد کنن.

تو یه کفه ترازو 4 میلیارد گرسنه داریم که از سوئ تغذیه میمیرن و 3 میلیارد آدم سیر. و در یک کفه دیگه ترازو 6 آدمهای سیر ولی در معرض سرطان. کدوم بهتره. نمیدونم

ناشناس گفت...

یه تیکه از جمله آخرم پرید
"در یک کفه ترازو 1 میلیارد آدم گرسنه و 6 میلیارد آدم سیر ولی در معرض سرطان..."

ناشناس گفت...

راستش به خیلی از چیزایی که گفتی فکر نرکده بودم و ازش خبر نداشتم . اما خو در عین حال که قبول دارم این خطرات رو میگم چاره هم نیست . شرایط زندگی امروز ایجاب میکنه این چیزل رو

شکاک گفت...

بیندیش جان
منظورم دست‌کاری‌های ژنتیکی نبود، بیشتر وسایلی بود که باهاشون سر و کار داریم و می‌خواستم تاکید کنم که چرا در کشور ما مواردی که سلامتی انسان‌ها رو به خطر می‌اندازه جدی گرفته نمی‌شه. بعضی از این‌ها فقط احتیاج به اطلاع ‌رسانی داره و هزینه خاصی رو هم به خانواده‌ها تحمیل نمی‌کنه. این که غذا رو تو ظرف پلاستیکی گرم نکنید یا این که از شیر آب گرم برای پر کردن کتری استفاده نکنید، هزینه‌ای نداره، فقط باید اطلاع‌رسانی بشه.

پوپک جان
شرایط زندگی امروز زندگی ماشینی رو ایجاب می‌کنه ولی لزومی نداره ما در کشور خودمون چرخ رو از اول اختراع کنیم! وقتی بقیه دنیا به این نتیجه رسیدن که یک سری چیزایی خطرناک و مشکل‌سازه چرا ما نباید تو کشورمون بهش اهمیت بدیم؟

ناشناس گفت...

شکاک عزیز ...
مهمتر ازاینها داره به فراموشی سپرده میشه!
خیلی مهمتر....
مایی که تو بطن جامعه اییم داریم میبینیم!
یه جاهایی خفه خون می گیریم...از شدت درد!
تا حالا شده سرت به یه گوشه تیز بخوره؟
خون نیاد...تیر بکشه؟
و نفست بند بره؟
ایران الان توی اون حالته!

ناشناس گفت...

اووووه. ما انقدر مشكلات ديگه ذاريم كه اينا پيششون اصلا مشكلي نيست. يعني كسي دقتي نداره به اينا وقتي انقدر مشكلاتي هست كه معيشت مردم رو به خطر انداخته. اون مشكلات مرگ لحظه ايه. اينا تدريجي!

chapkook گفت...

شکاک تازگيا کم شک مي‌کني. چرا نمي‌نويسي پس ؟

Natalie گفت...

آقا همان بلایی که عمری بر سر خواننده های ما می آمد اکنون بر سر خودمان می آید!!! من به سختی می تونم واست کامنت بذارم :(
این نکته ای که می گی واقعن با آموزش حل می شه. من هیچ کدوم رو از رسانه ها یاد نگرفتم. فقط از دوستان شنیدم و این جای تاسف داره که به قول تو چرا برای نکات به این سادگی ما هم باید تجربه کنیم.
* داستان رنگ دیوار رو هم نمی دونستم! خب از کجا می شه فهمید؟

ناشناس گفت...

سلام
دوست قدیمی
ما در مورد دموکراسی نوشتیم می دونم که اهل خوندنی به ما سر بزن و نظرت رو هم بگو مرسی
موفق باشی
www.alcoran1.blogsky.com