سه‌شنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۵

نه سیخ و نه کباب

سالهای سال بود که با خودم فکر می‌کردم چطوری این آخوندها می‌تونن این قدر وقیح باشند. با آمدن جناب ا.ن. متوجه شدم که فقط آخوندها نیستند بلکه این مرض به شدت مسریه و نوچه‌هایی مثل ا.ن. هم بهش مبتلا شدند!
آقا در صحبت‌های اخیرشون فرمودند:
«بر سر رييس ‌جمهور فرياد بزنند كه چرا يک استاد سكولار به خاطر اينكه انديشه ‌های دانشجو با انديشه ‌های او مغايرت داشته، به دانشجو نمره‌ كم داده است.»
انصافا کدوم از شماها سراغ دارید که یک استاد غیرمذهبی جرات کرده باشه به یک دانشجوی حزب الهی به خاطر حزب الهی بودنش نمره کم داده باشه؟! مگه کسی تو اون مملکت جرات داره همچین کاری بکنه؟ احتمالا خیلی از ماها نمونه‌هایی یادمونه که استادها از دانشجو‌های حزب‌الهی می‌ترسیدند. ولی شاید خیلی از ماها برعکسش رو دیده باشیم. یعنی استادهای حزب‌الهی به دانشجوهایی که ظاهرشون مذهبی نبود، نمره بد می‌دادند! من که خودم یک مورد رو می‌دونم. همین آقای چمران که تو شورای شهر تهرانه، یکی از دوستای من رو به خاطر این که شیک لباس می‌پوشید و خوش‌تیپ بود تو یکی از درسها انداخت. دوستم معماری دانشگاه تهران می‌خوند و در قسمت پروژه یکی از درس‌ها بهش نمره نداد! کسی هم نمی‌تونه به یک همچین چیزی اعتراض بکنه چون پروژه‌ی طراحیه و مثل ورقه امتحان نیست که بخوای بگی من جواب رو درست نوشته بودم، چرا نمره نگرفتم.

حالا تا اینجای ماجرا رو داشته باشید. این قسمت از صحبت‌ها رو هم توجه کنید:
«برخی از اينكه يک نفر روسری ‌اش كمی عقب رفته، شلوارش كوتاه شده‌، يا پيراهنش عقب رفته، گلايه می ‌كنند و می ‌گويند جوانان فلان هستند، در صورتی كه من می ‌گويم جوانان كنونی ما خلاق و مصمم هستند. آنها شجاعانه در راه دفاع از ميهن می ‌ايستند.»

یکی باید به ا.ن. بگه اینایی که روسریشون عقب رفته و شلوارشون کوتاه شده عموما همون‌هایی هستند که به قول جنابعالی سکولارند! اینا همون‌هایی هستند که تا دیروز بهشون می‌گفتید فریب‌خورده و غربزده و ضدانقلاب و ...! چی شد حالا امروز که می‌بینی اینا همون مردم ایرانند و بهشون نیاز پیدا کردین، دیگه شدند «خلاق و مصمم»؟ و حالا «شجاعانه در راه دفاع از ميهن می ‌ايستند»؟

استادهاشون رو باید از دانشگاه انداخت بیرون تا نسل بعدی مطابق میل جنابعالی تربیت بشه، ولی حالا تا اون نسل از راه برسه، فعلا سر نسل فعلی رو شیره بمالی که شلوارت رو حفظ کنی؟! نه آقاجون، اون قدرها هم که فکر کردی زرنگ نیستی!

۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

طرف اینکاره است. فکر میکنی الانه دوباره انتخابات بشه رای نیاره؟

yoota گفت...

ما یه استاد داشتیم که پست نسبتا مهمی هم داشت یه بار از من پرسیده بود فلان خانم مگر شوئر کرده ابروهاشو ورداشته! چرا آرایش می کنه این همه! بهش بگو ...

اینا که شما میگید معمول شده .آنقدر معمول که اگر نشنوی تعجب می کنی .

عصبانیت شما ازنوشته ها فریاد میشد اما ...

شکاک گفت...

بیندیش جان
رای آوردن یا نیاوردنش بستگی به رقبا و سلامت انتخابات داره. همین دفعه قبل هم حتی شاید نیاورده باشه!


یوتا جان
راستش دقیقا منظورت رو متوجه نشدم. چی معمول شده؟ این که استادهای حزب الهی به دانشجوها گیر بدند؟ اگه منظورت اینه که خوب منم همین رو گفتم. گفتم که همه ما از این موارد دیدیم. منظور از جمله آخرت رو هم نفهمیدم

yoota گفت...

منظور بنده هم تایید هم فرمایش شما بود.

و ما که در ایران هستیم نهایت سعیمان این است که کنار بیاییم اگر چاره ای نداشته باشیم .

حرص و عصبانیت را فراموش کنیم که تحلیلمان میبرد. و تازه کاری هم از پیش نمی برد...

ناشناس گفت...

رای آوردن یا نیاوردنش بیشتر از هر چیزی ربط به سواد مردم داره. من این تابستون که ایران بودم بهم ثابت شد که بازم رای میاره. مگه اینکه تا قبل از انتخابات بعدی یه اتفاق عجیبی بیوفته.

شکاک گفت...

یوتا جان
موافقم با عصبانیت و حرص خوردن کاری از پیش نمی‌ره، ولی با دست رو دست گذاشتن هم اتفاقی نمی‌افته. البته معتقد نیستم که فردا راه بیفتیم وسط خیابون و شعار بدیم، ولی به نظرم باید هر کی از هر راه معقولی می‌تونه مبارزه بکنه.

بیندیش جان
درست می‌گی. متاسفانه جامعه ما از نظر سواد و قدرت تحلیل در سطح پایینیه. البته مردم عادی در جوامع پیشرفته غربی هم قدرت تحلیل بالایی ندارند،‌ ولی فرق موضوع آزادی بیانه و این که نخبگان جامعه می‌تونند بیان حرف بزنند و مردم رو آگاه کنند. اگه وقتی احمدی‌نژاد شعارهای الکی می‌ده روزنامه‌ها می‌تونستند حالش رو جا بیارند، یا اگه چهار نفر پیدا می‌شد تو تلویزیون حرف‌هاش رو تحلیل بکنه و به مردم بفهمونه که این حرف‌ها به جایی نمی‌رسه، اون وقت وضعیت خیلی عوض می‌شد و مردم عادی هم می‌تونستند موضوع رو خیلی بهتر تحلیل کنند. و احتمال چنین آدمی هرگز نمی‌تونست رئیس جمهور بشه.

ناشناس گفت...

Take a look if you have not seen it till now:
http://nikahang.blogspot.com/2006/09/blog-post_06.html

ناشناس گفت...

در جواب بیندیش جان باید بگم بنظر من سواد هم باز ملاک خیلی خوبی نیست چون حتی ادمهای با سواد هم طرفداریش رو کردند
فکر می کنم اون دید ما هستش که مشکل داره
بد جوری دیدهامون توی خیلی از مسائل مشکل داره یکیش هم اینه
طرف درس خوندس اما میگه نه این درد کشیدس حرف مردم رو می فهمه !!
از اون جملاتی که 400 ساله نسلش منقرض شده اما هنوز اینجا فکرش هم وجود داره

شکاک جان به هر حال شرایط فرق می کنه دیگه
با مینی ژوپ هم میشه شجاع و خلاق بود اما به شرط و شروط
الان جوانان انقلابی فهمیدن که راه مقابله با آمریکا اینه که اصلا شلوارک بپوشن تا آمریکا دیگه موضوعی نداشته باشه بخواد تهاجم فرهنگی کنه ;)

ناشناس گفت...

moshkel zirbanayi tar az in harfas, sekular ham yejur mode jadide, ta diruz commonist mod bud alanam in, vaghean nejate mardome iran kodume? vaghti unghad siasat va mazhab ghati shode ke ostad daneshgahe mamlekat bayad khodesho makhfi kone daneshjoo dge....
bemanam sar bezan

ناشناس گفت...

haghigahtesh dge hosele kalkal nadaram, haminjurisham az hameja tard shodam, albate in be manaye taslim nist, rasti matalebi raje be LA neveshte budin, man alan tu iran zendegi mikonam vali kare greencardam jur shodeva daram kase kuzaro jam mikonam, dus daram bishtar raje be zendegi dar emrica bedunam, albate baraye kasi ke 21 sal iran zendegi karde...

ناشناس گفت...

man sare dorahi nistam va faghat ye rahe raftan daram vaghean mikham bedunam ke bikhodi entezare ziadi nadashte basham va vaghebin, iran mundan ke baram mahale, ba mardome inja moshkel daram, ba afkareshun ba mazhabeshun...