پنجشنبه، بهمن ۲۶، ۱۳۸۵

من یا بعدی؟

هیچ وقت نمی‌دونم من چرا بچه درس خونی شدم. انگار از اول قرار بود این جوری باشه. یادمه که یک سال قبل از مدرسه یک جایی می‌رفتم که اون روزا بهش می‌گفتن «آمادگی». تو همون دوران یک بار سرصف من رو صدا کردن و بهم جایزه دادن و تشویقم کردن. فکر می‌کنم همون جایزهه بود که باعث شد من بچه درس خونی بشم. البته بعدا فهمیدم که بابا و مامان خودم اون جایزه رو خریده بودن و به مدرسه داده بودن تا بهم بدن ولی فرقی نمی‌کرد. برام مهم این بود که از خوب کار کردن و درس خوندن، بابا و مامان و معلم‌هام رو خوشحال می‌کنم.

اون دوران هم گذشت و باز هم پدر و مادرم من رو به درس خوندن تشویق کردن. بیشتر جملاتی که تو ذهنم مونده اینه که «درس بخون تا وقتی بزرگ شدی برای خودت کسی بشی و خوشبخت باشی». الآن احتمالا دیگه بزرگ شدم. خوشبخت هم فکر کنم باشم ولی نمی‌دونم اگه درس نمی‌خوندم چه قدر اوضاع فرق می‌کرد. یک چیزی رو که خیلی راحت می‌تونم بفهمم اینه که اگه بابام درس نمی‌خوند اون وقت پوست من کنده شده بود!

کلا به نظر من بیشترین حال رو نسلی می‌کنه که دنبال درس و مشق نره و ثروت خوبی هم از نسل قبل بهش رسیده باشه. اینه که بعضی وقتا به خودم می‌گم عمرا نمی‌ذارم بچه‌ام درس خون بشه! ولی نمی‌تونم. انگار درس خوندن یک چیزیه که حتما باید به طور تمام و کمال و صرف نظر از هر دلیل منطقی‌ای انجام بشه و اون قدر ادامه پیدا کنه که دانشگاه بگه «عزیزم ما دیگه مدرک بالاتر از این نداریم که بدیم خدمت شما، لطفا خودت با زبون خوش برو بیرون!».

۵ نظر:

Natalie گفت...

من هيچ وقت شاگرد اول نبودم اما درسم رو خوب مي خوندم. ولي دوستدار درس و مشق نبودم! مي دوني چي ميگم؟ مثلن ممكن بود يه فصل زمين شناسي رو مثل ديوونه ها صد بار بخونم و لذت ببرم اما واسه سه تا تمرين مثلثات حوصله فكر كردن هم نداشته باشم. شايد اگه سيستم اموزشي ما يكم جذاب تر بود يا سرفصل ها مفيد بودن بيشتر از اينا مي خوندم!
شما هم با زبون خوش بيا برو بيرون!

ناشناس گفت...

خود درس مهم نیستش
اما خب اگه بچت کلا تو سیستم درک و یادگیری باشه خیلی بهتر از درس خوندن براش سودمنده
درس هم نخونه که نخونه و چه بهتر!! اما به شرطی که کلا در حال خوندن باشه

ناشناس گفت...

این درس خوندن به طور خاص تو ایرانی ها مرسومه. شاید چون دولت بزرگ داشتیم و دولت با مدرک استخدام میکرده.

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز. من شکوفه دوست نامیرا هستم. نامیرا بنا به دلایلی مدتی پیش ما نیست و وبلاگش به من واگذار شده. منتظر پیامهات هستم

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز!
به روزم , و منتظر پیامهات هستم!