چهارشنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۶

بوی جنگ

بوی باروت بوی توپ
بوی تانک جنگی

با اینا اینترنت رو گز می‌کنم
با اینا خستگیم رو در می‌کنم

اینجا اوضاع خرابه. بعضی‌ها تو فکر یک جنگ جدیدند. بعضی‌ها ترسیدند. ما هم مثل همیشه نگاهمون به آسمون که روزگار این بار برای ما چه خواهد آورد. هرچی بیاره حقمونه!

۴ نظر:

ناشناس گفت...

راستش گاهی فکر میکنم کاش جنگ میشد یا زلزله! باور کن گاهی میبینم تنها راه حله

ناشناس گفت...

ترس من از اونجاست که سردمداران عزیزمون خیلی مطمئنن که جنگی در کار نیست و به همین راحتی دارن با جون خانواده ها و عزیزان ما قمار میکنن.

ناشناس گفت...

کنار اومدن با حقايق کار سختيه. اينکه بدون عصبانيت توي روي کسي که حقت رو خورده نگاه کني. اينکه بگذاري يارو بماله بهت، به خودت، به ماشينت ، به اعصابت و رد بشه و تو فکر کني اين هم يک جورشه. و فکر کني شايد گوشه‌اي از دنيا راهي براي تربيت حداقل يک نفر وجود داره که اين تجاوز به حريم ديگران رو جرم يا گناه بدونه. ظاهرا بايد با جنگ کنار بيايم . با جنگي کوچيک به اندازه تجاوز به حريم خصوصيمون تا جنگي بزرگ به اندازه تجاوز به همه وجودمون. جنگ خواسته روح جمعيه . بايد پرسيد چرا روح جمعي جنگ رو مي‌طلبه. شايد اينطوري کمکي به کم کردن اثرات و تبعات جنگي که در پيشه بکنبم.

ناشناس گفت...

همش روي لبه تيغ هستيم