پنجشنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۸۶

بی‌حیایی

یکی از شوک‌های فرهنگی من در خارج از کشور این بود که دیدم این غربی‌های بی‌حیا چه راحت هر چی از دهنشون در میاد رو جلوی دوستاشون می‌گن و براشون فرقی نمی‌کنه که طرف دختره یا پسره. همه می‌دونیم که در فرهنگ ما بعضی حرف‌ها رو جلو خانم‌ها نباید زد. اون بعضی از حرف‌ها هم هیچی نیست جز حرف‌های مربوط به مسایل جن.سی.

اولش که به این موضوع فکر کردم، طبق معمول این اومد تو ذهنم که خوب فرهنگ ما نسبت به فرهنگ این غربی‌های بی چشم و رو خیلی بهتر و والاتره و می‌خواد حریم‌شکنی نکنه. یک کم بیشتر فکر کردم، دیدم چند تا مشکل در این قضیه وجود داره. اولینش این که یک جور تبعیض جنسی درش نهفته است. دومین مشکل که به نظرم مهمتر هم هست اینه که ظاهرا در فرهنگ ما یک جور نگاه جنسی به خانم‌ها وجود داره و همین نگاه باعث می‌شه که یک سری حرف‌ها رو جلو خانم‌ها نزنیم. یعنی این که هر کسی از این حرف‌ها جلو خانم‌ها بزنه، معنیش اینه که یک قصد و غرضی داره!

الان که من غربزده شده‌ام احساس می‌کنم که ظاهرا مرزهای حیا در مملکت ما (و نه لزوما در فرهنگ ما) خیلی اشتباه تعریف شده. حیا اینه که جلوی خانم‌ها جوک بی‌تربیتی (!) نگیم، ولی این بی‌حیایی نیست که تو خیابون راه بریم و به خانم‌هایی که تا به حال یک بار هم در عمرمون ندیدمشون بدترین حرف‌ها رو بزنیم. به نظرم اگر راحت می‌شد هر حرفی رو جلوی خانم‌ها زد، دیگه کسی هوس نمی‌کرد تو خیابون راه بیفته و به خانم‌ها حرف‌های دری وری بزنه.

خلاصه خانم‌های محترم در جریان باشند که اگر من فردا یه حرف ناجوری جلوتون زدم، معنیش این نیست که من قصد و غرضی دارم، بلکه فقط دارم مملکت رو اصلاح می‌کنم!

هیچ نظری موجود نیست: