یکشنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۸۴

یهود، مسحیت، اسلام

یهود، مسیحیت و اسلام به نوعی به دنبال هم آمده اند و هر یک ادیان قبلی خود را تایید می کنند اما قوانینی در این ادیان وجود دارد که با هم تناسب ندارد و یا مثلا در دین قبلی وجود نداشته است. مثلا خوردن شراب در مسیحیت ایرادی ندارد ولی در اسلام حرام است. وقتی دنبال دلیل این امر بودم عمدتا با این پاسخ برخورد کردم که انسان ها در زمان های گذشته ظرفیت پذیرش برخی از این قوانین را نداشته اند و باید ادیان قبلی می آمده اند و زمینه را برای ظهور ادیان جدیدتر فراهم می کردند. تا حد زیادی هم می توان آن را دلیل قانع کننده ای دانست. اما قضیه به همین جا ختم نمی شود.
بعضی از قوانین در یهود و اسلام یکی هستند ولی در مسیحیت فرق می کنند. از بین آنها قانون قصاص بیشتر از همه توجه مرا به خود جلب کرد. قوانین یهود و اسلام بسیار مشابه هم و بر اساس مقابله به مثل هستند ولی این قوانین در مسیحیت به طرز عمیقی متفاوتند. در انجیل آمده که اگر کسی به شما سیلی زد طرف دیگر صورت خود را نیز به سوی او برگردانید تا سیلی دیگری هم به شما بزند! نه تنها بحث مقابله به مثل نیست بلکه صحبت از رحم و عطوفت بسیار است. یا مثلا در انجیل آمده که دشمنان خود را دوست بدارید و برای آنها دعا کنید در صورتی که این مساله به هیچ عنوان مورد تایید تورات و قرآن نیست.
در مورد این قوانین چه می توان گفت؟! آیا چنین چیزهایی وضع قوانین بر اساس آزمون و خطا را تداعی نمی کند؟ ابتدا قانونی وضع شده، بعد تغییر پیدا کرده و به تعبیری تکمیل شده و سپس دوباره به قانون اولی برگردانده شده است.

۷ نظر:

ناشناس گفت...

دوست عزيز جناب شکاک. اولا ممنون که لينکم را ميخواهی بذاری. منم لينک شما را در اولين فرصت اضافه ميکنم. دوم اينکه اين سوالتون براش جوابهای بسيار زياد و متفاوتی داده شده. من بر مبنای مدل خودم سرفصلهای جوابم را براتون مينويسم. ولی قبلش چند نکته مهم
۱. در اسلام هم وقتی قانون قصاص اومده بارها و بارها تاکید شده که عفو بهتره. تقریبا در تمام آیات قصاص این ذکر شده. ولی حق قصاص حفظ شده و در مسیحیت هم دقیقا همینطوره.
۲. ولی حرفتون به طور کلی درسته که قانونهای اسلام و یهودیت شبیه ترن به هم.
۳. درخود اسلام هم قانونهايی بودن که اول اومدن و بعد برداشته شدن. مثلا در اوايل سکس در کل ماه رمضان حرام بود ولی بعد برداشته شد. يا مثلا دستور اومد که بايد قبل از ملاقات با رسول صدقه داده بشه و بعد اين دستور هم برداشته شد. موارد دیگه ای هم هست

ناشناس گفت...

جواب من به کليت سوالتون: دين برای وضع قوانين اجتماعی نيومده. اصولا هيچ قانونی نميتونه برای تمام زمانها و مکانها بهينه باشه. دين برای نشان دادن خط کلی و جلوگيری از انحرافهای اصولی اومده. برای همين اکثر اديان به نحوی قوانين اجتماعی زمانشون را در کليت حفظ کردن ولی سعی در اصلاحش هم داشتن. مثلا مراسم حج قبل از اسلام هم بوده و کفار مکه مراسم حج بسيار شبيه به آنچه ما انجام ميديم انجام ميدادن. فقط اينکه در اين مراسم بت‌‌های مکه پرستيده ميشدن. رسول خدا اين مراسم را تغييرات جزئی داد ولی بت‌ها را به کلی حذف کرد (انحراف عقیدتی). دين بيشتر از اينکه يک راهکار و فرمول برای سعادت باشه يک چراغ برای روشن کردن راهه. بنابراين تفاوتهايی که در اديان ميبينيم بعضا ناشی از تفاوتهای فرهنگی اقواميه که رسول در ميانشون بوده.

شکاک گفت...

بیاندیش عزیز از جوابی که داده بودی حقیقتا استفاده کردم و با این قسمتش که دین برای وضع قوانین اجتماعی نیومده موافقم ولی باز نکاتی وجود داره. مثلا اگه بپذیریم که دین ها قوانین اجتماعی زمانشون رو حفظ کردن و تفاوت در دینها ناشی از تفاوتهای فرهنگی اقوامییه که رسول در آنها اومده، آیا نمی شه گفت که پس دینها برای تمام زمان ها و تمام مکان ها نیامده اند؟ مثلا اگه دین اسلام متناسب با قوانین 1400 سال پیش در عربستان آمده، چرا یک نفر در آمریکا امروز باید قوانینش را اجرا کند وقتی تطابقی با قوانین زمان و مکان زندگیش ندارد؟
نکته دوم این که دین مسیحیت و یهودیت از یک نقطه جغرافیایی آغاز شده اند و حتی حضرت عیسی در ابتدا یهودی بوده است. پس می توان گفت که قوانین یهودیت در آن منطقه حکمفرما بوده و در مسیحیت به طور عمیقی تغییر کرده است که شاید نباید این طور می شده است.

ناشناس گفت...

سلام. جدای از بحث مشکلات سایر کتب آسمانی حاضر، مساله ای که هست اینه که خود مسحیان هم معتقد هستند که باید از تورات پیروی کنند و بسیاری از مسائلشون را هم از آن می گیرند و مثلا شراب در آنجا و حتی خود انجیل هم حرامه اما اعتقاد منحرفی که آنها پیدا کرده اند اینه که خدا پسرش مسیح را فرستاد تا در روی زمین قربانی بشه تا گناهان بشر بخشیده بشه و حالا هم بسیاری از آنها معقدند که گناهی که بکنند اشکالی نداره و مسیح شفاعتشون را می کنه. البته برخی معتقدان به این تصلب مسیح هم هستند که حتی اعتقاد به حرمت شراب یا برخی گناهان دیگه دارند.
در مورد قوانین هم فکر می کنم کارآمد ترین قوانین بشری از راه دین می گذره و کم نقص ترین است و بسیار بیشتر از قوانین دست ساز (که البته بسیاری از آنها هم منشاء دینی دارند) کارآيي داره. اگر غیر از این بود هیچ نیازی نبود که حتما" در قرآن ذکر بشه و می تونست مثل جزئیات احکام از طریق سنت وارد بشه که امروز راحت تر ضربه بخوره ولی خدا اساس و پایه آنها را در کتاب خود که بر حفظش تاکید کرده قرار داده تا دیگه کسی نتونه مدعی بشه که برای من راه هدایت نیومد (اشاره به اولین بحثتون که آدم مینونه اختیار انتخاب داشته باشه و راه خیر شر مشخصه و بستگی به خود فرد داره). فقط مشکلی که وجود داره ما مسائل سنتی اجتماعمون را با دین اشتباه گرفتیم. یعنی فکر می کنیم مشکلاتی هم که نسل به نسل داره منتقل میشه و سنت اقوام هست همش به خاطره اسلامه. در صورتی که این دو از هم جداست. اگر حقوق یک فرد پایمال میشه سریع میندازیم گردن اسلام و نمی گیم اونی که مدعیه اسلامه داره دروغ می گه و این بزرگترین ضربه ایست که دین در دوره ما از به اصطلاح مجریان و حامیان آن خورده است که در حقیقت ضربه به خود ماست چونکه این ماییم که به راه رشد و سعادت نیاز داریم. این مساله تغییر احکام در خود آن زمان هم خود خدا در قرآن ذکر می کنه که برای راحت تر شدن موضوع و اینکه می دونستم توان اجراش را ندارید و به گناه کشیده می شید آنها را ساده تر کردم و با این روش به ما هم بعد از 1400 سال نشان می دهد که می تونستم قوانین را سخت کنم ولی کلمه رحمت سبقت گرفته و این لطف خداوند در حق ماست که حداقل و آسانترین ها را برامون در نظر گرفته. من هم موقعی بسیاری از قوانین را حتی با استفاده اشتباه از خود قرآن (که به دلیل کم اطلاعیم از قرآن بود)رد می کردم ولی هرچی بیشتر واردش شدم به حقانیت و درستی آنها بیشتر پی بردم و هر روز هم که می گذرد بیشتر به کارآمدی آنها واقف می شوم. فقط مساله ای که هست اینه که یک مقدار واقع گرایانه باید بهش نگاه کنیم و این یکی از بی نظیرترین جنبه های اسلام است که بر خلاف قوانین بشری، محافظه کارانه و یا آرمان گراي محض نیست و این به این دلیله که توسط کسی وضع شده که خودش خالق مخاطبان آن قوانین بوده و "الله علیم بذات الصدور" مثلا" یکی از جالبترین موارد آن در مورد مسائل خانوادگیه که انشاءالله مطالب آن را دارم تهیه می کنم و در وبلاگ zanomard.blogsky.com قرار خواهم داد و این در حالیه که استنباطی که امروز از این قوانین وجود داره و اجرا میشه خیلی ازون روح دوره. در پایان هم ذکر کنم که این قوانین به صورتی است که بسیاری از آنها بنیان ها را به ما نشان می ده و برای همین هم هست که هم می تونسته جامعه بدوی 1400 سال پیش را اصلاح کنه هم جوامع قرن 21 را. البته هر کسی می تونه به دلایلی هر چیزی را رد کنه ولی این باز هم به همون جنبه هدایت اختیاری بر می گرده اما در هر صورت "قد تبین رشد من الغی". امید که خداوند به همه ما توفیق هدایت اعطا نماید. اگر مایل به تبادل لینک بودید بفرمایید. ممنون از مطالبت.

شکاک گفت...

سبل عزیز بحث اصلی ما در مورد ضد و نقیض بودن قوانین مذهبی است که به نوعی ممکنه وضع این قوانین به صورت آزمون و خطا بودن رو تداعی بکنه. در واقع ما نمی خواهیم در مورد میزان کارایی این قوانین بحث بکنیم.
در ادامه همین بحث و در اشاره به نکته ای که بیندیش در مورد رابطه جنسی در ماه رمضان گفته بود باید بگم که در آیه 187 از سوره بقره گفته شده که "چون در این کار نافرمانی می کنید و مرتکب گناه می شوید، از گناهتان می گذریم و حکم خود را پس می گیریم". آیا هدف خدا از وضع قانون و پس گرفتنش این بوده که به بندگانش ثابت کنه که شما فرمان خدا را رعایت نمی کنید؟ چون در غیر این صورت حتما خداوند به این نکته از قبل آگاه بوده که بندگانش فرمانش رو اطاعت نمی کنند و در نتیجه دلیلی برای وضع این قانون نبوده است.

ناشناس گفت...

1. گفتم «بعضی» از قوانین مرتبط با فرهنگ بوده. بعضی قوانین جدید بودن. مثلا نماز پنجگانه.

2. هر دین جدیدی احتیاج داشته به یک پرچم جدید (یک سرود ملی جدید) و خوب احکام این نقش را هم ایفا کردن. پاره ای از تغییرات به این دلیله. مثلا اینکه روز مقدس هفته عوض میشده.

3. همونطور که گفتم قوانین دین روشنگر
راهن. مسئله اینه که جامعه آمریکا یک جامعه معتقد به خدای واحد و سیستم جزا و پاداش الهی باشه و با سرخط گرفتن از دستورات1400 سال پیش و عقل خودشون به قوانین مناسب جامعه خودشون برسن. این البته روش فقه شیعه هم هست ولی وزن عقل در مقابل سنت در فقه به نظر من کم شده.

4. کلیت حرفت درسته ولی میتونه خطرناک باشه. این مارا مستلزم میکنه که یک درک پایه ای از ارتباط قرآن و انسان و اصولا هدف هدایت الهی پیدا کنیم. و این درک باید با کلیت خلقت و اهدافش بخونه و کار ساده ای هم نیست.
پیروز باشی

ناشناس گفت...

سلام. ممنون از لطفت. من هم لینکت را اضافه کردم.