در این شکی نیست که وقتی کسی به مقام مهمی می‌رسد خیلی باید مواظب حرف زدن و رفتارش باشد و طبیعی است که هر چه این مقام بالاتر باشد، اهمیت این موضوع هم بیشتر میشود. اگر کسی به مقام رهبری جامعه برسد، واضح است که تک تک جملاتش باید حساب شده و از روی تدبیر باشد. این خصوصیتی است که در خمینی به هیچ وجه وجود نداشت. جملات بی‌ربط و حرف‌های نابخردانه در صحبت‌های خمینی به وفور یافت میشود، اما جمله‌ای که باعث نوشته شدن این پست شد، جمله‌ی معروف اوست که بر سردر دانشگاه صنعتی شریف و روی کارت‌های دانشجویی این دانشگاه نوشته شده است: «دانشگاه کارخانه‌ی آدم‌سازی است».
این جمله دو مفهوم تلویحی در پس خود دارد: اول این که می‌توان از این جمله این طور نتیجه گرفت که کسی که دانشگاه نرفته است، آدم نیست! از آن جا که حرف‌های هر کس بیان‌گر نظرات وی می‌باشد و از آن جا که خود خمینی دانشگاه نرفته بود، شاید حداقل بتوان نظر ایشان در مورد خودشان را فهمید! مفهوم دوم هم که مضحکه‌ی تمام دانشجویان بود، مفاهیم جن.سی است که از چنین جمله‌ای می‌توان برداشت کرد. عده‌ای پسر و دختر جوان وارد این کارخانه می‌شوند و کارخانه مشغول تولید است؛ تولید آدم!
خمینی که رفته است و انتقاد کردن به حرف‌هایش دیگر چندان مفید نیست، اما من متعجبم از عملکرد مسؤولان دانشگاه که چنین جمله‌ای را برای سردر دانشگاه انتخاب کرده‌اند. حالا گیرم که یکی پیدا شد و چنین حرفی زد و یکی دیگر هم پیدا شد و چنین حرف بی‌ربطی را بر سردر دانشگاه نوشت، من نمی‌فهمم چرا باید این جمله سالیانِ سال آن بالا بماند!
این جمله دو مفهوم تلویحی در پس خود دارد: اول این که می‌توان از این جمله این طور نتیجه گرفت که کسی که دانشگاه نرفته است، آدم نیست! از آن جا که حرف‌های هر کس بیان‌گر نظرات وی می‌باشد و از آن جا که خود خمینی دانشگاه نرفته بود، شاید حداقل بتوان نظر ایشان در مورد خودشان را فهمید! مفهوم دوم هم که مضحکه‌ی تمام دانشجویان بود، مفاهیم جن.سی است که از چنین جمله‌ای می‌توان برداشت کرد. عده‌ای پسر و دختر جوان وارد این کارخانه می‌شوند و کارخانه مشغول تولید است؛ تولید آدم!
خمینی که رفته است و انتقاد کردن به حرف‌هایش دیگر چندان مفید نیست، اما من متعجبم از عملکرد مسؤولان دانشگاه که چنین جمله‌ای را برای سردر دانشگاه انتخاب کرده‌اند. حالا گیرم که یکی پیدا شد و چنین حرفی زد و یکی دیگر هم پیدا شد و چنین حرف بی‌ربطی را بر سردر دانشگاه نوشت، من نمی‌فهمم چرا باید این جمله سالیانِ سال آن بالا بماند!
۵ نظر:
شکاک جان خمینی یه جمله داشت که هم معنیش درست باشه و هم دستور زبانش. حالا تو هم راست به همون جمله گیر دادی!
شاید یکی از دلایل این گندکاری ها در جامعه ما عدم رشد عقلانیت و در عوض غلبه همه جانبه احساساتمان بر عقلمان باشد . وقتی از یکی خوشمان می آید دیگر همه چیزش برایمان خوشایند است و حتی اگر خودش هم اعتراف به اشتباهاتش کند ما آن را طوری تفسیر می کنیم که خوشایند مان باشد.
خمینی هم چون امام امت بود گهش هم ارزش خاصی پیدا می کند .چه برسد به کلامش که کلام نور بود.مثل آب دهان سید که شفا ست .
در این اتمسفر هر کسی هم بخواهد بر اساس منطق و عقلانیت حرف بزند و عمل کند ، متهم به هزار گناه نکرده می شود . اینجوری میشود که عده ای خر آن را می نویسند و کسی هم جرات نمی کند که پیشنهاد کند که پاکش کنند.همین طوری است که سالهاست که داریم پسرفت می کنیم و کسی هم صدایش در نمی آید.
:) اییییییی. پس لوبیا هم قاطی آدما شد.
خيلي باحال بود. اول صبحي سر کيف اومدم. من اگه صبح‌ها خونه باشم . نيم ساعت به اذون حتما برنامه‌هاي هر چهار تا کانال رو نگاه مي‌کنم . پر از اين افاضاته. بهترين بخش طنز نداشته تلويزيون مال همين ساعته.
من با بیندیش موافقم. به نظر من اگه بخوای حتما یه جمله از ایشون سر در مهمترین دانشگاه صنعتی کشور بزنی که وزن و قافیه اش جور باشه همینه. هر چی باشه هم توش کارخونه داره و هم فعل و فاعلش مشخصه (که واقعا سخته تو حرفای اون حضرت چنین جمله ای رو پیدا کردن!) بعد هم سوءتفاهم شده. منظور آقای خمینی هیچکدوم از اینها که شما گفتی نبوده و زحمات زیادی کشیده شد اعم از پاکسازی و انقلاب فرهنگی و علم کردن نهادهای رنگ و وارنگ بسیجی و اسلامی که از این کارخونه آدمهای شبیه به هم و شبیه به رهبر و با مارک مخصوص در بیاد ولی امان از روزگار
ارسال یک نظر